اقا اجازه؟
اقا اجازه؟دفتر مشقم پر از غم است
هرشب نوشته ام به خدا،باز هم کم است
اقا اجازه؟غرق هیاهو شدیم و باز
اینجا سکوت سرد شما تلخ و مبهم است
اقا چگونه می شود اینجا بهار شد؟
وقتی که جای پای خزان خوب محکم است
اینجا میان نفرت و تزویر و ابتذال
هرگوشه کلاس بساطی فراهم است
سجاده هایمان به ریا پهن می شوند
ایمان و کفرو توبه و تردید درهم است
اقا اجازه؟ما که زمینی نبوده ایم
از ما به دل نگیر که تقصیر ادم است
اینجا مرام اینه ها جز دروغ نیست
اینجا ریا به جای صداقت مقدم است
اقا اجازه؟دفتر مشقم غلط نداشت
این نقطه های تار فقط اشک نم نم است
وقتی دلم گرفته و دلتنگ می شوم
اغوش گریه هاست که همواره محرم است
اینجا سند زدم که نگاهت سرودنی است
اقا اجازه؟حوصله واژه ها کم است
نظرات شما عزیزان:
فلاحتكار
ساعت17:25---11 مهر 1390
سلام محمد جواد عزيز، شعر به شعر زيباتر مي سرايي و واقعن پر محتوا،
رسول سعادت نیا
ساعت14:30---11 مهر 1390
جناب حیدری عزیز دست مریزاد
وقتی سروده ای را می خوانم که درد های اجتماع را بیان می کند به سرانیده افتخار می کنم و لذت می برم از احساس مسئولیت شاعر
دست مریزاد هر بیت بار مفهومی کاملی را عهده دار بود و چه به خوبی سراینده ارجمند واژگان را بار معنا بخشید